نیکاننیکان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

خاطرات نیکان از مردان نیک روزگار

love

1393/6/23 15:33
نویسنده : مامان مریم
584 بازدید
اشتراک گذاری

I Love  my eyes ,

 when you look into them.

I Love my name ,

when you say it .

I Love my heart ,

when you love it.

I Love my life ,

when you are in it.

نیکانم کوچولوی مهربون من عاشقتم ، تو شدی تمام دار و ندار و زندگیم ، تو شدی همدم تمام روز و شبام ، تو شدی بودنم . عاشقتم عشق کوچولوی من .

احساس می کنم تو ابرام وقتی تو در آغوشمی ، احساس می کنم غرق در زیبا ترین لحظه های زندگیم وقتی بهم لبخند می زنی ، عزیزم تو بهترین و زیباترین و دوست داشتنی ترین پسر دنیایی برای من .

اینقدر بانمک و باشعور و عزیزی که دلم می خواست وقتی از ته دل می خندی لحظه رو تا ابد ثابت نگه دارم .

 

ای عشق من چه زیباست به خاطر تو زیستن و برای تو ماندن و به پای تو سوختن.آنروز که مهمان قلبم شدی ، خوب به یاد دارم ، روزی كه با خود گُفتم كسی را یافته ام كه دیگر از دست نخواهم داد.
روزی كه امید ها و آرزوهای فراوانی از خاطرم می گذشت...
و آنروز كه چشمانم با چشمان تو دیدار كرد ، دانستم ، دیر زمانیست كه می شناسمت.

 

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان الهام
24 شهریور 93 22:59
نیکان توی شکرستان
محمدرهام ومامان سمانه
13 مهر 93 12:18
نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک سلام دوست خوبم عيد بر شما هم مباررررك
محمدرهام ومامان سمانه
13 مهر 93 12:19
قربون تو پسر باشعور وخوش تیپ قربووووون خاله مهربونم..