11 ماهگی و اولین عید
باز کن پنجره ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد
و بهار روی هر شاخه کنار هر برگ
شمع روشن کرده است.
خدای خوب ومهربون در این سال به یاد ماندنی بهترین زیباییهای دنیا رو به من نشون دادی و من را لایق اسم زیبای مادر کردی ...
خدا جونم ، همه ی نعمت هایی که بهمون عطا می کنی خیلی خوبن اما نعمت داشتن فرزند سالم یه چیز دیگه اس .با تمام سلولهای وجودم ، بخاطر وجود نیکانم ازت سپاسگذارم و امیدوارم که بتونم قدر این هدیه ی الهی رو خوب بدونم
عروسکم، نوروز سال 1391 اولین عیدیه که تو پیش ما هستی و چه لذتی داره این دور هم بودن...... امسال همه چیز دم عید یه حال و هوای دیگه ای داره سال تحویل برای من و بابا حمید در کنار تو عزیزم.اولین تحویل سال 3 نفره با نیکان جون.
در ضمن عزیزم روز اول فروردین روز تولدم بود همه روز تولدشون خوشحالن ولی من چون یه سال به سنم اضافه میشه اینجوری نیستم خدایا چه قدر زمان زود میگذره اصلا باورم نمیشه الان یه مادرم.
عزیزم هنگام سال تحویل پای سفره هفت سین برای سلامتی و طول عمر شما و همچنین پدر مهربانت و خانواده و تمامی مردم دنیا دعا کردم. بعد لباس عیدت را تنت کردم و اول راهی خانه بابا علی شدیم.آخه هر سال روز اول عید میریم آنجا.مامان جون عزت هم همیشه قورمه سبزی با ماهی میپزند.بعدشم بهت عیدی دادن .بابا علی 50 تومن. مامان عزت هم 50 تومن.بعد از ظهر رفتیم داخل شهر دوری زدیمروبروی یک گل فروشی سفره هفت سین زیبایی چیده بودند.پیاده شدیم و عکس انداختیم.
روزدوم عید هم خونه بابا جون و مامان جون نازنین دعوت بودیم .همه بودن دایی ها و خاله معصوم.کلی عیدی گرفتی:مامانی 30 تومن. خاله 30 ت.دایی ها۱۰ ت.فردایش هم که عمو ضیا آمدن و چند روز بودند .عمو ضیا خیلی باهات بازی میکرد. تاپ تاپ عباسیت میکرد که خنده هات تا آسمان میرفت الهی همیشه خنده رو باشی. عموضیا هم 50 ت بهت عیدی دادن.
انشالله امسال در کنار تو گلی سال خوبی برامون باشه .
اینم ماهی کوچولوی سفره هفت سین خانه ما:
اینم سفره هفت سین خانه مان
نیکان در کنار سفره هفت سین
نیکان در حال خراب کردن سفره
اینم نیکان جون با سفره هفت سین شهرمان