6ماهگی
باراטּ براے ڪسے تڪرارے نمیشود هر وقت بیاید دوست داشتنے ست و تو هماטּ بارانے … نیکان
ماهگیت مبارک فرشته من
هیچ وقت اینجوری به شمارش روزهای زندگیم فکر نکرده بودم...الان که روزهای با تو بودن
و با تو زندگی کردن رو می شمارم گذران عمر برام نمایان تر می شه و شرمنده تر از این که
این عمر عجب میگذره و من غافل.
و با تو زندگی کردن رو می شمارم گذران عمر برام نمایان تر می شه و شرمنده تر از این که
این عمر عجب میگذره و من غافل.
تا وقتی حادثه ای شیرین مثل حضور تو نبود ، برام گذر این روزها هم مهم نبود...
و حالا که هستی شیرینی این روزها رو برام ثبت می کنی...
هر روز با روز قبل فرق می کنی، بزرگ تر می شی، کارهای با مزه تر انجام می دی ...
بعد از اومدنت به جرات می تونم بگم تا امروز هیچ دو روزی شبیه هم نبوده برام ...
لذت دنیا رو می برم وقتی به روزهای گذشته از عمرم با تو فکر می کنم...
امیدوارم سالهای عمرت سه رقمی بشه گلم.فقط از این نگرانم که کم کم داره
مرخصی زایمان مامان تموم میشه و اونوقت مامان باید بره سر کار.نگرانم آخه
هم تو خیلی به من وابسته شدی هم من به شما.هرچند مامان جون عزت همیشه دلگرمیم میده و میگه من از نیکان جون خوب مراقبت میکنم ولی میترسم که
مامان جون هم اذیت بشن.ولی به این اعتقاد دارم که خدای مهربان خودش کمک میکنه.
راستی حریره بادام رو 1 ماه شروع کردم.زیاد دوست نداری ولی مجبورم زورکی بهت بدم.
اینم اولین عکس از حریره خوردنت آآآآآآ قربونش بشه مامان
مرخصی زایمان مامان تموم میشه و اونوقت مامان باید بره سر کار.نگرانم آخه
هم تو خیلی به من وابسته شدی هم من به شما.هرچند مامان جون عزت همیشه دلگرمیم میده و میگه من از نیکان جون خوب مراقبت میکنم ولی میترسم که
مامان جون هم اذیت بشن.ولی به این اعتقاد دارم که خدای مهربان خودش کمک میکنه.
راستی حریره بادام رو 1 ماه شروع کردم.زیاد دوست نداری ولی مجبورم زورکی بهت بدم.
اینم اولین عکس از حریره خوردنت آآآآآآ قربونش بشه مامان
به به پسر گلم اینجا عین آقاها شده قربون آقای خودم برم....
عزیزم وقتی سوار این تابت میشی عاشق این شعری که برات میخونم هستی :
تاب تاب عباسی خدا من رو نندازی
اگه هم انداختی تو بغل بابام بندازی
هروقت هم تموم میشه دوباره هوم میکنی تا برات بخونم.
ایناهاش الانم درست افتادی تو بغل بابایی.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی