نیکاننیکان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات نیکان از مردان نیک روزگار

اسباب كشي

1392/5/18 22:21
نویسنده : مامان مریم
625 بازدید
اشتراک گذاری

 زندگي آدم پر از تنوع و تغيير است الانم ما به اون مرحله تنوع رسيديم.

 نميدونم چطور بايد از خونه اي دل بكنم كه پر از احساس و خاطره برام بوده  خاطره هايي كه باهاش لحظات خوشيمون رو بايكديگر ساختيم بايد از خونه اي بريم كه با عشق و اميد جهيزيه ام رو توش چيدم روزي رو يادم مياد كه  وسايلم رو با شوق باز ميكردم و با وسواس خاصي ميچيدمش ،روزي عروس كشونيم رو يادم مياد كه جلوي در خونه مادرم با اسپند به پيشوازم آمد و جلوي پاي عروس و دوماد گوسفند قربوني كردند.روزهاي قشنگي رو يادم مياد كه با همسرم توي اين خونه لحظات زيبايي داشتيم مهمانيها داده و رفته .قبل از بچه دار شدن چه خيالبافيها كه نكرديم من اداي ني ني رو در مي آوردم و با با حميد قربون صدقه ني نيمون ميرفت.واي شبي رو يادم مياد كه به بابا حميد م‍ژده باردار بودنم رو دادم از خوشحالي تو پوست خود نمي گنجيديم ياد روزي بخير واسه اينكه بدونيم بچمون دختره يا پسر چه انتظارها كه نكشيديم.وقتي هم كه فهميديم ميرفتيم واسه كوچولومون با ذوق تمام وسايل ميخريديم و ميچيديم.ياد روزي بخير كه نيكان متولد شد و اولين بار پاش رو تو اين خونه گذاشت تو اين خونه بزرگ شد دندان در آورد و راه افتاد و حرف زد و 2 سال تولدش را در اين خانه گذشت وحالا گوشه گوشه اين خونه كه پر از خاطره هست رو بايد بقچه كنيم و بگذاريم تو خاطرمون بمونه.ولي انشالله اميد دارم كه بزودي با كمك خداوند مهربان وپشتكار خودمون روزي تو خونه خودمون بشينيم و مجبور نباشيم پشت در خونه مردم بمونيم انشالله به بركتي كه پسرم با اومدنش آورده ما هم بزودي خانه دار ميشم.

آغاز زندگيمون   : 88/02/11             اسباب كشي: 92/05/20

از اين ها كه بگذريم ميرسيم سر اصل موضوع اينكه  نيكان چقدر تو اسباب كشي و جمع كردن وسايل به مامان و باباش كمك ميكردچشمکهر اثاثي كه تو جعبه ميكردم و دورش رو چسب ميزدم نيكان با چاقو مي افتاد به جانش و كل جعبه رو سوراخ سوراخ ميكرد يا چسبش رو دوباره پاره ميكرد .ميومد و ميشست توي جعبه و نميذاشت به كارمون برسيممشغول تلفنبه هرحال واسه خودش سرگرمي جديدي پيدا كرده بود.

حالا ديگه تا جا بيفتيم يه مدت ميشه. دوستان عزيز پيشاپيش تاخيرمون رو بخاطر عذر موجه مان ببخشيد.

 

 بقيه عكسها در.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (20)

مهسا مامان نورا
10 مرداد 92 16:12
عزیزمی پسر ناز شما با کمال افتخار لینک شدید


ممنون خوشحال شدم
الی مامی آراد
11 مرداد 92 13:49
انشالله که خونه جدید براتون پر خیر و برکت باشه گلم خسته نباشین نیکان جونم چاقو خطرناکه


ممنون عزیزم انشاالله..آره بخدا میبینید خاله جووون
مرجان مامان اران
12 مرداد 92 4:42
ایشالا به سلامتی عزیزمم
خونه جدید مبارک خیر باشه و خوشی همیشه عزیزممم
مرسی دوست خوبم که به یادمونی و سر میزنی
ببخشید دیر اومدم خوب نبودم عزیزمممم
دوستتون داریم زیادددددد
اپ کردم


خوش آمدید وممنون عزیزم ما هم دوستتون داریم خیلی زیاد
مامان امیرناز
12 مرداد 92 15:42
سلام عزیزم خونه نو مبارک ایشالا برکت و خوشی براتون بیاره


سلام ممنون دوست عزيز...
مامانی آرتین
13 مرداد 92 8:39
سلام مریم عزیزم امیدوارم اسباب کشی بعدی به خونه خودتون باشه ایشاا...
هرجا که هستین امیدوارم تنتون سالم و لبتون خندون باشه همیشه.مالو منال دنیا ازرشی ندارن.هرچی خدا بخواد عزیزم فقط با گل پسر و همسرت به فکر خلق روزهای شیرین و به یاد موندنی باش جاش مهم نیست
میبوسمت عزیزم

نیکان عزیزم خیلی مواظب باش خاله.ماشاا... روز به روز شیطون تر میشین شما کوچولو ها


سلام مهربونم .ممنون انشالله.
بله دقیقا حرفتون متین و کامل میباشد واقعا همین هست که میفرمایید شاید ما کم حوصله ایم .شما هم از طرف من آرتین خوشگلم رو ببوسید
مامان محمدرهام جون
14 مرداد 92 11:33
به سلامتی ودل خوش عزیزمانشالله خونه بعدی خونه خودتونهآفرین به نیکان گلم که انقدرکمک مامانش میکنه


قربونت برم دوست مهربونم
بووس برای رهام شیطون بلا.
ღ مونا مامان امیرسام ღ
15 مرداد 92 4:04
به سلامتی دوست مهربونم
انشاالله به زودیه زود به ارزوت میرسی گلم
وای خدا خیلی بامزه اس که با چاقو جعبه ها رو باز میکنه.این روزها کلی برای خودش سر گرمه
زنده باشه اقا نیکان گل
میبوسمتون


ممنون دوست عزيز؛انشالله .شما هم سالم وشاد باشید عروسک ما روهم ببوسيد لطفا.
هنگامه
15 مرداد 92 14:01
سلام مریم جون . از آشنایی باهات خیلی خوشحالم .
وای چقدر سخته این خونه دلنشین رو ترک کردن . ایشااله اسباب کشی بعدی به خونه خودتون باشه .
نیکان جونم توی اون عکس سه نفره شلوارلی پوش که برگشتی پشت رو میبینی خیلی ماه افتادی و همچنین عکس یلدات خیلی ایده قشنگی بود . دست مامان و بابا درد نکنه


سلام عزيزم ممنون كه بهمون سرزديد.منم هم از آشنايي با شماخوشحالم. بوسسس براي آرسام خوشگل.
مامان محمدرهام جون
15 مرداد 92 14:04
دلم براتون تنگ شده



عزييييييزمي قربون اون دل كوچيكتون بشم زود برميگرديم
مامانی آرتین
17 مرداد 92 12:08
خاله جون یه نظر سنجی داریم لطفا به وبمون سر بزن


چشم عزيزم
مرجان مامان اران
18 مرداد 92 18:05
عیدتون مبارک عزیزمممممممممممممم


عيد شما هم مبارك مهربانمممممممممم
مامانی فری
18 مرداد 92 23:39
ای جونم با این عکسای قشنگش

مریم جون فقط یه کامنت بود که تایید کردم عزیزم شما همیشه به من لطف داری نیکان عزیزم رو ببوس


ممنون مامان فري عزيز حتما من اشتباه كردم ممنون كه بهمون سر زديد مرسانا گلي رو هم ببوسيد
ღ مونا مامان امیرسام ღ
19 مرداد 92 3:01
دوست جان جابه جا شدید به سلامتی
راستی عید شما هم مبارک
بوووس برای نیکان جون


بله عزيزم فداي مهربونيتون
مامان عرشیا
19 مرداد 92 9:17
امیدوارم خونه ی جدید براتون پر از شادی ونشاط باشه.

خیلی سخته آدم از خونه ای دل بکنه که باهاش کلی خاطره ی خوب داره اما توی خونه ی جدید هم میشه خاطرات قشنگ وبه یاد موندنی ساخت




ممنون دوست خوبم شما هميشه به من لطف داريد از خواندن كامنتهاي پرمهرتون انر‍ژي ميگيرم حتما همينه كه شما ميگيد بوسسسسسسس براي قلب مهربونتون


ژاله مامان آیدا
19 مرداد 92 13:20
آخ که چقدر اسباب کشی سخته مخصوصا با نی نی . خسته نباشی مامانی خوب درکت میکنم.

عید شما هم مبارک




قربون محبتتون بله خاله جون خدا رو شكر با همه خستگيهاش زود تموم شد آيدانازما رو هم ببوسيد


مهسا مامان نورا
20 مرداد 92 18:38
ما آپیم


خوشحالم ميام پيشتون
عرفان خان و مامان زهره
21 مرداد 92 18:36
سلام عزیزم ...
خونه جدید مبارک
ایشاله توی ای پن خونه هم همیشه براتون شادی و سلامتی باشه
زندگی در گذرست عزیزم ... نارحت نباش جای جدید هم نی نی جدید میاری و کلی تغییرات پیش میاد ایشاله


سلام عزيزم ممنون مهربانم از اين كه دعاهاي زيبا برام كرديد سپاسگزارم بوسسسسسس واسه قلب مهربونتون
نازنین
24 مرداد 92 12:05
چه گل پسر دوست داشتنی و نازی دارین.
خدا براتون نگهش داره.
خوشحال میشیم به ماهم سر بزنید.


سلام ممنون عزيزم چشم حتما پيشتون ميام گلم.
مریم
26 مرداد 92 14:58
به سلامتی و دل خوش
پسرتون خییییییلییییییی نازه من که عاشق عکساشم
بووووس برای نیکان جونم و مامانی مهربونش
پیش ما هم بیاین


ممنون عزیز دلم فدای مهربونیهاتون چشم حتما
عمه حدیث خوشگله
30 مرداد 92 22:08
عزیزم ان شاالله یه روز برای خونه ی خودتون اثاث ببرین و با ذوق و شوق اونا رو بچینی... ولی در کل توی این 4 سال چقدر خاطره داشین با این خونه
ان شاالله که اسباب کشی سخت نگذره و زودی برگردین .


فدای محبتهات عزیزم انشالله...