14ماهگی و کارهای جدید
سلامی دوباره به گرمای وجود گرما بخشت پسر نازنینم
الهی فدات بشم که درست در ۱ سال و ا ماهگیت تونستی برای چند ثانیه بدون کمک بایستی.
الهی فدات بشم که عاشق بیرون ریختن وسایل کمدی.
الهی فدات بشم که همه رژلبها و رژگونه های مامان رو با ناخنهای کوچولوت تراشیدی
و میریزی رو قالی و لباسهات.
الهی فدات بشم که از صدای بلند مثل جارو برقی و سشوار میترسی.
الهی فدات شم که شیطون شدی و سر از همه جا در میاری از زیر میز گرفته تا پشت مبل.
الهی فدات شم که تعدادی کلمات رو بصورت نامفهموم بیان می کنی مثل:
د-د دد دددددددد ایده ای ی ی ی ی . لا لا لا لا لااااااا
الهی فدات شم که وقتی از راه می رسم اگه به سرعت بغلت نکنم قهر می کنی
و گریه سر می دی .
الهی فدات شم که فقط با توپ و ماشین بازی میکنی.
الهی فدات شم که خودت لیوان آب رو از دستم میگیری تا خودت بخوری.
آخرسر م یا نصفه آب میریزه روی زمین .یا میوفته تو حلقت.
الهی فدات شم که از حمام بیزاری و تا میبرمت حمام
جیغت هوا میره.
الهی فدات شم که جدیدا هر چی میخوای رو با جیغ میگی و بعضی وقتها اونقدر
بلند جیغ میزنی که مامان قیافه اش از دست جیغ هات خط خطی میشه.
الهی فدات بشم که همه امید و زندگی من و بابایی هستی.
نیکان عزیزم سلام
امشب که از سر کار برگشتم شما رو از خونه مامان عزت برداشتم و آمدیم خونه.
تو حال و هوای خودمون بودیم که دیدیم بدون هیچ کمکی وسط حال ایستادی.
آخه همیشه دستت رو کنار میزها و مبلها میگرفتی و می ایستادی و راه میرفتادی
ولی دیشب درست تاریخ 91/04/12هنگامی که 1 سال و نزدیک دو ماهت بود.
بیشتر از 20 ثانیه ایستادی.وقتی دیدمت کلی ذوق کردم و شروع به دست زدن
کردم.وقتی تشویق من رو دیدی تو هم ذوق کردی و چندین بار هی اینکار و
میکردی.میخوردی زمین و سریع بلند میشدی میایستادی.
وااااااااااااااااای که چقدر این لحظات هم برای خودت هم برای من زیبا و شیرین
بود.فکر کنم دیگه بزودی راه بیوفتی.به امید راه افتادنت .مشتاقانه منتظر اون روز هستم.