وقتیکه از خونه خسته میشی
وقتی تو خونه حوصله ات سر میره و دوست داری بری بیرون میای پشت در می ایستی و می کوبی رو در که ببرمت دردر.ولی چون حریف مامانی نمیشی که ببردت بیرون,به باز بودن در هم راضی میشی و همونجا تو راه پله ها با جا کفشی بازی میکنی ,شیطونی میکنی و تموم کفشها رو از جا کفشی میاری بیرون و پرت میکنی پایین پله ها .با اینکار ذوقی میکنی که نگو.البته اگه ازت غافل بشم از پله ها میری بالا که باید مواظبت باشم.
گریان پشت در:
خندان در کوچه:
خدا و بخاطر این نعمت بزرگ همیشه شاکرم. ازش میخوام خودش مواظبت باشه.
عزیز دل مامان.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی