نیکاننیکان، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

خاطرات نیکان از مردان نیک روزگار

دعواهاي كودكانه

ديروز به خانه خاله معصومه رفتيم كه نيكان  جديدا به جاي اينكه به خالش  بگه خاله ميگه مشوووم. البته اين تبديل به عادت شده كه همه رو به اسم صدا ميكنه حتي من رو كه مامانشم به جاي مامان ميم و باباش هم ابيد.به هر حال... جاتون حسابي خالي   كه رفتار كوچولوهاحسابي ما رو كلافه كرد.آخه اين دو عروسك كوچولو يعني نيكان و پريسا هر موقع همديگر رو ميبينند با هم دعوا ميكنند. كافيه يكدومشون يه چيز بي ارزشي رو برداره ، اون چيز بي ارزش پيش چشم ديگري چنان مهم ميشود كه بيا و ببين چه دعوايي سرش ميشه. گرم صحبت شدن بوديم كه صداي جيغ پريسا بلند شد؛واهمه وار به طرف صدا دويديم كه اين صحنه ها رو ديديم ،يك مگس كش بي ارزش توجه هر دوشون رو جلب...
29 ارديبهشت 1392

تولد 2سالگي بره ناقلاي من

دوسال پيش دقيقا در همين زمان و ساعت انتظارم به پايان رسيد و صداي گريه ي تو با طنين اذان ظهر همراه شد و من هم با تو اشك شوق ريختم . به زمين خوش امدي فرشته ي مهر و زيبايي . تولدت مبارك  پنجره دلباز من امروز آغاز شدي ،به شكل ماه ،به رنگ خورشيد،به اندازه ي عشق با ترانه خورشيد طلوع كردي و با تبسم شبنم جاودان بماني براي ما.... طلوع آفتاب مردمك چشمانت ،سرزمين خواب رفته پلكهايم را در لاجوردي ترين احساس بيدار كرد زماني كه  من شوق ديدار تورا در دامن مخملي خيال خويش نوازش ميكردم. عشق اهورايي من اميدوارم روي ماهت هميشه روشن باشه و دستات پر از نيلوفر. اميدوارم هماره خدا رو كنار دس...
22 ارديبهشت 1392

24عکس 24 ماه زندگی

  اردیبهشت زیبا........... سلام و صد سلام به دوستان خوب و مهربون سلام به ماه زیبا و خاطره انگیز  اردیبهشت که واسه من و شوهری پر از خاطرات خوب و به یادماندنی هست. ( زیباترین خاطره زندگیمون تولد نیکان 18 اردیبهشت و دیگری سالگرد پیوند عاشقانه مون 11 اردیبهشت ) دوستان تبریک و هدیه یادتون نره ......   اینجانب در حال تدارکات اولیه تولد آقا پسمل گلمون هستم. برای اینکه تولد تنها پسرم به نحو احسن انجام بشه از 6 ماه پیش تمام کارهای مربوط به تم تولد رو شروع کردم .گاهی ساعتها تا نیمه شب بیدار میموندم تا همه قسمتهای تم تولد نیکان جون رو کامل کنم.بعضی وقتها هم بابایی از دستم گله م...
3 ارديبهشت 1392

صـــــــدا کن مرا ...

صـــــــدا کن مرا ... صدای تو خوب ست ...     ♥ . ♥ . ♥   چند روزه که خطابم می کنی : " میم " ! میگی " میم " ؛ و من میگم جان م ، میگم جان میمی ... جون میمی قربونت ... فدای این حرف زدنت که هر از گاهی بهش تنوع میدی !   راستش را بخواهی ؛ همانقدر که شنیدن " میمی " از دهان تو برایم شیرین و خوشایند ست ،  شنیدن کلمه مامان که مشتاقانه منتظرشم خوشایندتر است...     ♥ . ♥ . ♥ صـــــــدا کن مرا ... صدای تو خوب ست ...   دوست ت دارم گل ناز همیشه بهارم .     ♥ . ♥ . ♥  ♥ ...
30 فروردين 1392

تقویم 92

این تقویم 1392  هم هدیه نوروزی  عمو فرهاده که زحمت کشیدند و برای آقا نیکان طراحی کردند.ممنون   ...
27 فروردين 1392

23 ماهگی و 13 بدر

سلام بالاخره من هم بزرگ شدم! حالادیگه 23 ماهم شده وچیز دیگه ای به تولد 2 سالگیم نمونده  دیگه برای خودم شخصیت مستقلی هستم. هر چی رو دلم بخواد می خورم و هر چی رو دلم نخواد نمی خورم. البته این قانون منه و کلا فقط کارهایی رو که دوست دارم انجام می دم! خدا به  بابا مامانم رحم کنه وقتی که بزرگ شدم. حالا مامانم میخواد یکسری از عکسهام که تو سفری که به کرمان داشتیم و همچنین عکسهای 13 بدر امسال رو برام بگذاره. با هم یه نگاهی می اندازیم.....   اووووووو علیته شلوار لیته کفش ملیته.. مامان اون عینکو بده چشمام کور شد... میبینین من چقدر خوش اخلاقم .... ...
15 فروردين 1392

دید و بازدیدهای عید

امسال دومین سال بهار زندگی منه.تو ایام عید یاد گرفتم که به دید و بازدید بزرگترها بریم و البته بزرگترین شیرینی عید اینه که از بزرگترهام عیدی بگیرم.اول از همه به دیدن مامان جون عزت و بابا علی رفتیم که البته پسر عموی گلم هم آنجا بود و برای سال تحویل آمده بودند.کلی با شایگان کوجولو پسر عموم بازی کردم. نیکان و شایگان ... نیکان و پریسا... آریسا و نیکان و پریسا..     ...
10 فروردين 1392